.

.

به وبلاگ من خوش آمدید امیدوارم مفید باشه
ایمیل مدیر : www.naderparvizi@yahoo.com

» عکاسی
» دانلود
» دانلود فون عروس و داماد
» براش حرفه ای فتوگرافی
» طریقه کم کردن رنگ زرد تصویر
» مقاله تصویری آموزش سایه دار کردن یک شی در فتوشاپ
» آموزش
» اتوفوکوس
» آموزش Zombifying Mandy Moore
» آموزش ساخت تصویری پرزرق و برق و رویایی
» زاویه دید » انتخاب زاویه دید
» قیمت
» پر بیننده ترین ها
» معرفی دوربین های دیجیتال
» تکنیک های عکاسان حرفه ای
» نکاتی پیرامون عکاسی گروهی
» آیا آلبوم های قدیمی به موزه ها سپرده می شوند؟
» جامعه شناسی عکاسی
» چگونه عکاسی کنیم؟
» تکنیک های نورپردازی در عکاسی
» رنگها در عکاسی
» چگونه عکس های احساسی بگیریم؟-آشنایی با عکاسی ضد نور (سیلوئت)
» روایت هایی از آغاز عکاسی در ایران
» چگونه از آبشار عکس بگیریم؟
» عکاسی از پرندگان
» عکاسی با نور شمع
» عکاسی از پادشاه فصل ها؛ پاییز
» چگونگی عکاسی از مجالس عروسی
» عکاسی از منظره
» عکاسی چهره
» آدم ها، مکان ها، زمان ها در آثار عکاسی هری گرایرت
» اخبار دوربین های به روز
» تازه های دوربین کانن
» انواع لنزهای سری ای اف کانن
» چاپگرهای خانگی عکس
» دوربین های عکاسی دیجیتال کانن مدل های سری آ
» دوربین های عکاسی دیجیتال کانن مدل های سری ایکسوز
» دوربین های عکاسی دیجیتال حرفه ای کانن مدل های سری ای او اس (EOS Serise)
» دوربین های عکاسی دیجیتال کانن مدل های سری جی / اس / اس ایکس
» نمایندگی کانن در کشورهای دیگر
» جدید ترین دوربین ها
» تفاوت در دوربینهای عکاسی کانن
» فوت و فن های عکاسی برای تازه کارها
» دانلود رایگان دفترچه راهنمای فارسی دوربینهای عکاسی دیجیتال کانن
» لیست قیمت به روز کانن
» گارانتی
» اخبار جدید!!!!!!!!!!!!!!!!!!
» بیشتر بدانید
» نگارخانه

» مهر 1394
» مرداد 1392
» تير 1392
» ارديبهشت 1392
» اسفند 1391
» آذر 1391
» مهر 1391
» مرداد 1391
» خرداد 1391
» ارديبهشت 1391
» فروردين 1391
» بهمن 1390
» دی 1390


» طراحی سایت
» چهلستون (هرچی بخوای داریم)
» ایران(آقای تک)
» باشگاه عکاسان جوان
» شوری سنج اب اکواریوم
» کمربند چاقویی مخفی

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان فوتوگرافی نادر و آدرس nader.parvizi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 224
بازدید دیروز : 391
بازدید هفته : 636
بازدید ماه : 646
بازدید کل : 94318
تعداد مطالب : 161
تعداد نظرات : 20
تعداد آنلاین : 1





RSS
چگونه عکس های احساسی بگیریم؟-آشنایی با عکاسی ضد نور (سیلوئت)
نویسنده نادر پرویزی تاریخ ارسال شنبه 1 بهمن 1390 در ساعت


چگونه عکس های احساسی بگیریم؟-آشنایی با عکاسی ضد نور (سیلوئت)

 

شاید تاکنون به عکس های ضد نور یا سیلوئت برخورد کرده باشید. همان طور که از نام آن ها مشخص است این نوع عکس ها ضد نور هستند و سوژه در آن ها به شدت تیره است به طوری که بسیاری از جزئیات آن قابل مشاهده نیست و تنها نمایی کلی از آن در عکس نمایان می شود. در این نوع عکاسی می توان از سوژه های مختلفی همچون انسان، درخت، حیوان یا برخی اشیا استفاده کرد. در این شماره به نکاتی در خصوص عکاسی سیلوئت یا ضد نور اشاره می شود.

 

 

● ضد نور

 

عکاسی ضد نور یکی از روش های انتقال اندوه، احساس و حالت های عاطفی به بیننده است. ممکن است بیننده با دیدن این نوع عکس ها به درک درست و واضحی از سوژه نرسد، اما بخش تیره و سیاه تصویر باعث شکل گیری قدرت تخیل بیننده می شود.

مهم ترین نکته در عکاسی ضد نور قرار دادن سوژه در مقابل یک منبع نور عظیم و تنظیم میزان نوردهی دوربین بر اساس روشن ترین بخش تصویر (پس زمینه) است. توجه داشته باشید که میزان نوردهی (exposure) دوربین باید بر اساس روشن ترین بخش پس زمینه و نه سوژه تنظیم شده باشد. با رعایت این اصل اولیه، سوژه موردنظر به دلیل نبود نور کافی حتی اگر به طور کامل سیاه نشود بسیار تیره یا به اصطلاح آندر اکسپوزد (under exposed) –حداقل نوردهی خواهد شد.

 

 

● انتخاب سوژه

 

اگرچه از سوژه های بسیاری برای عکاسی ضد نور می توان استفاده کرد، اما برخی سوژه ها از شرایط بهتری برخوردارند. از آنجا که در عکاسی ضد نور مواردی مانند رنگ، بافت یا حالت سوژه تاثیری در زیبایی عکس ندارد بنابراین بهتر است توجه خود را روی ویژگی های دیگری متمرکز کنید. برای مثال، ویژگی هایی مانند بزرگی، اندازه، درشت و قوی بودن و به طور کلی اندازه های ابعادی سوژه تاثیر زیادی در بهتر شدن عکس خواهند داشت.

● خاموش کردن فلاش

عکاسی ضد نور نیازی به استفاده از فلاش دوربین ندارد، بنابراین باید از خاموش بودن آن اطمینان داشته باشید. در صورتی که دوربین روی مود اتوماتیک تنظیم شده باشد این امکان وجود دارد که فلاش آن به صورت اتوماتیک فعال (با توجه به شرایط نور محیط) و مانع به وجود آمدن عکس ضد نور شود. سوژه در عکاسی ضد نور به حداقل نور ممکن نیاز دارد.

 

 

● تنظیم نور

 

تنظیم نور و به طورکلی نورپردازی در عکاسی ضد نور با سایر زمینه های عکاسی تفاوت زیادی دارد و نکات گفته شده در خصوص رعایت برخی موارد نورپردازی در این نوع عکاسی به هیچ عنوان صدق نمی کند. برخلاف اینکه در بسیاری از زمینه های مختلف عکاسی، روشن بودن جلو زمینه توصیه شده است، در عکاسی ضد نور روشن بودن پس زمینه بسیار تاکید می شود. این مسئله به گونه ای است که هرچه منبع نوری پس زمینه قوی تر و بزرگ تر باشد شدت تیرگی و سیاه شدن سوژه بیشتر خواهد بود. بهترین منبع نوری برای عکاسی ضد نور، خورشید است بنابراین برای خلق یک اثر ضد نور می توانید از سوژه بخواهید که در مقابل طلوع یا غروب آفتاب بایستد.

● انتخاب پس زمینه

خورشید در حال طلوع یا غروب نه تنها به وجود آورنده بهترین منبع نوری برای عکاسی از ضد نور به شمار می رود بلکه از آن به عنوان یک پس زمینه (back ground) خوب نیز می توان استفاده کرد. توجه داشته باشید که در این حالت هر چه آسمان صاف و بدون ابر باشد نتیجه نهایی عکس بهتر خواهد شد. می توان بخشی از خورشید را در تصویر منعکس یا اینکه آن را با انتخاب یک سوژه بزرگ، به طورکلی پنهان کرد.

 

 

● مشخص بودن سوژه

 

به دلیل تیرگی کامل سوژه در عکاسی ضد نور، گاهی اوقات تشخیص درست سوژه مشکل ساز می شود. از این رو هنگامی که قرار است به جای یک سوژه همزمان از چند سوژه عکس گرفته شود سعی کنید سوژه ها به گونه ای تفکیک شده باشند تا ابهامی در هنگام مشاهده آن ها به وجود نیاید. برای مثال، اگر قرار است از یک شخص و یک درخت عکس گرفته شود، بهتر است بین دو سوژه اندکی فاصله وجود داشته باشد تا تصویر مشخص و واضح باشد. ایستادن شخص در مقابل درخت یا تکیه کردن به آن باعث مبهم و نامشخص شدن سوژه در تصویر خواهد شد. در صورتی که تمایل داشته باشید از چهره اشخاص عکس ضد نور تهیه کنید بهتر است از آن ها بخواهید به صورت نیمرخ بایستند زیرا این کار باعث می شود تا اجزای بیشتری از صورتشان مثل بینی، دهان و چشم ها در تصویر ( البته به صورت خطوط) منعکس شود.

● مود اتوماتیک

در بیشتر دوربین های دیجیتال امروزی ویژگی "اندازه گیری فاصله به صورت اتوماتیک" دیده می شود. این ویژگی مشخص می کند تا چه حد باید به سوژه نزدیک شد تا همه چیز به خوبی در معرض نور قرار بگیرد و روشن شود. زمانی که نور محیط مناسب نباشد، دوربین با کمک ویژگی گفته شده و برای جلوگیری از آندراکسپوز شدن سوژه، فلاش دوربین را به طور اتوماتیک روشن و کمبود نور محیط را جبران می کند. در صورتی که نور محیط با فلاش دوربین روشن شده باشد، عکس ضد نور به وجود نخواهد آمد. در بیشتر دوربین ها نیز همزمان با عمل فوکوس و نگه داشتن دکمه شاتر به حالت نیمه فشرده عمل محاسبه میزان نوردهی به طور اتوماتیک اجرا می شود، بنابراین به منظور جلوگیری از مشکل ذکر شده (جلوگیری از عکس ضد نور) می توان به این صورت عمل کرد: دوربین را به سمت روشن ترین نقطه پس زمینه تنظیم کنید و دکمه شاتر را به حالت نیمه فشرده نگه دارید و اجازه ندهید که دکمه رها شود. سپس دوربین را به سمت سوژه مورد نظر تنظیم و دکمه شاتر را رها کنید. به این ترتیب شما به دوربین هوشمند خود کلک می زنید و به راحتی می توانید عکس ضد نور بگیرید!

 

برخی از دوربین های دیجیتال نیز به مودهای اندازه گیری "نقطه ای" (Spot) یا "متمرکز شده" ((Centered مجهزند. با کمک این مودها و ترفند گفته شده می توانید عکس های ضد نور زیبایی بگیرید.

● مود دستی

مزیت دوربین های دیجیتالی این است که می توانید بدون پرداخت هزینه برای چاپ عکس ها نتیجه نهایی را سریع مشاهده کنید و در صورت مطلوب نبودن یک عکس دیگر بگیرید. بنابراین اگر ترفند و راهکار گفته شده در خصوص مود اتوماتیک و دکمه شاتر نیمه فشرده به خوبی عمل نکرد و باعث رضایت خاطر شما نشد می توانید از مود دستی دوربین استفاده کنید. برای اینکه یک راهنمای خوب در خصوص استفاده از مود دستی در عکاسی ضد نور داشته باشید، توصیه می شود که به سرعت شاتر و اندازه دیافراگم پیشنهاد شده در مود اتوماتیک دوربین توجه و از آنجا شروع کنید. برای مثال، اگر دوربین در حالت اتوماتیک شرایط را به گونه ای تنظیم کند که نور زیادی تابیده و محیط روشن شود، بنابراین باید سعی کنید تا آنجا که امکان دارد به صورت دستی دوربین را طوری تنظیم کنید که نور کمتری به محیط تابیده شود. استفاده از تکنیک برکتینگ (bracketing) که در مقاله های گذشته توضیح داده شد نیز راهکار خوبی است.

 

 

● فوکوس کردن

 

با انتخاب بیشترین حالت عمق میدان که حاصل انتخاب دیافراگم کوچک تر (عدد بزرگ تر) است می توانید ابعاد وسیعی از سوژه یا لوکیشن خود را در تصویر منعکس کنید.

● آخرین نکته

اگرچه شدت تیره تر بودن سوژه، زیبایی بیشتری به عکس می بخشد، اما در صورتی که بتوانید هنرمندانه و خلاقانه برخی ناحیه های سوژه را روشن باقی بگذارید زیبایی عکس را دو چندان کرده اید. گاهی اوقات روشن بودن بخشی از سوژه باعث سه بعدی شدن آن می شود. اینکه چه سوژه ای و تا چه حد تیره یا روشن شود بستگی به دید خلاقانه شما دارد.

 

 

 

گردآوری:پرتال فرهنگی اجتماعی پرشین پرشیا


:: موضوعات مرتبط: چگونه عکس های احساسی بگیریم؟-آشنایی با عکاسی ضد نور (سیلوئت)، ،
.:: ::.
رنگها در عکاسی
نویسنده نادر پرویزی تاریخ ارسال شنبه 1 بهمن 1390 در ساعت


رنگها در عکاسی

 

شناخت رنگ ها گامی ساده و ضروری برای ترکیب بندی بهتر در عکاسی است. عکاسی مطالعه نور است و نور رنگی است! بنابر این بهتر است که دمای رنگ ها، چرخه رنگ و کاربردهای آن در عکس هایتان را بهتر بشناسید.

 

چیزی که دانستن آن برای عکاسی که می خواهد این مقاله را بخواند ضروری است این است که بداند نظریه رنگ ها در نور با رنگ های نقاشی متفاوت است. رنگ های مرسوم اصلی که نقاشان و پرینترها از آن استفاده می کنند رنگ های قرمز، آبی و زرد می باشند. در حالی که در نور رنگ های اصلی قرمز، آبی و سبز می باشد. در نور با ترکیب مساوی این رنگ ها نور سفید بدست می آید، با ترکیب آبی و سبز رنگ فیروزه ای داریم و ترکیب قرمز و سبز، زرد می شود. بنابر این در عکاسی بنفش، فیروزه ای و زرد رنگ های طفیلی هستند. د راین مقاله نحوه تشکیل رنگ ها و خواص آنها به تفصیل بحث شده و به چرخه رنگی مرسوم در عکاسی اشاره شده است.

● دمای رنگ

دمای رنگ با درجه کلوین بیان می شود و عبارتست از میزان حرارتی که باید به یک منبع جسم سیاه داده شود تا نوری با خواص طیفی مشابه با آن رنگ ساطع نماید.

 

برای توضیح این تعریف، رنگ فلز گداخته را در نظر بگیرید. وقتی یک تکه فولاد گداخته می شود، در ابتدا رنگ آن قرمز تیره می شود. وقتی که گرمتر شود، دارای رنگی بین آبی و سفید می شود. این پدیده رابطه بین دما و رنگ را نشان می دهد. با بالاتر رفتن دما رنگ فلز گداخته به آبی مایل به بنفش تبدیل شده و سرانجام اشعه ماوراء بنفش نامرئی ساطع می کند. وقتی قطعه فلز از منبع حرارت دور شود، رنگ آن زرد، سپس نارنجی و قرمز می شود.

مثالهایی از دمای رنگ های غیر نور روز:

 

▪ نور شمع : ۱۵۰۰ کلوین

▪ لامپ نئون ۴۰ واتی: ۲۶۸۰ کلوین

 

▪ لامپ نئون ۲۰۰ واتی: ۳۰۰۰ کلوین

▪ لامپ تنگستن: ۳۴۰۰ کلوین

 

▪ نور لامپ گزنون: ۵۰۰۰ ۴۵۰۰ کلوین

▪ نور فلاش الکترونیکی: ۵۵۰۰ ۵۶۰۰ کلوین

 

ولی به خاطر داشته باشید که دو منبع نور مختلف که دارای دمای رنگ مساوی هستند، لزوما دارای کیفیت بصری رنگ مشابه نیستند. دو منبع نور با رنگ مساوی نیز می توانند دارای کیفیت به شدت متفاوتی باشند.

● نور خورشید

خورشید مانند یک جسم سیاه عمل می کند. نوری که خورشید تولید می کند باید از میان فضا و سپس اتمسفر زمین عبور کرده تا به سطح زمین برسد. بنابر این نور خورشید ترکیبی از نور مستقیم خورشید و نیز نور غیر مستقیم حاصل از پخش شدن و انعکاس نور توسط اتمسفر و ابرها می باشد. این پدیده باعث می شود که نور خورشید دارای دمای رنگ متفاوتی از ۲۰۰۰ کلوین تا ۲۰۰۰۰ کلوین شود. در جدول زیر دمای معمول نور روز در شرایط زمانی و آب و هوایی مختلف آورده شده است.

 

شرایط نور روز کمترین (K) بیشترین(K)

سایه (نور آسمان آبی) ۱۲۰۰۰ ۲۰۰۰۰

 

سایه (نور هوای مه آلود) ۷۵۰۰ ۸۴۰۰

نور خورشید+نور آسمان صاف وسط روز ۶۰۰۰ ۶۵۰۰

 

نور خورشید+نور آسمان صاف صبح/عصر ۵۷۰۰ ۶۲۰۰

نورخورشید +نور آسمان مه آلود ۵۷۰۰ ۵۹۰۰

 

فقط نور مستقیم خورشید وسط روز متوسط ۵۴۰۰

فقط نور مستقیم خورشید، عصر/صبح ۴۹۰۰ ۵۶۰۰

 

نور خورشید ۱ ساعت قبل غروب یا بعد طلوع ۳۲۰۰ ۳۴۰۰

نور خورشید در غروب / طلوع ۱۹۰۰ ۲۴۰۰

 

 

● نور جذب شده

 

هنگامی که نور سفید روی جسمی می تابد، بخشی از نور جذب می شود. این جذب نور علت رنگی است که شما می بینید.

اجسام شفاف (شیشه، آب،...) به علت اینکه اجازه می دهند تمام اشعه نور سفید از میان آنان عبور کند بی رنگ دیده می شوند.

 

نور بازتابی از سطح اجسام کدر شامل رنگ آنهاست. اگر تمام طیف های نور سفید توسط جسمی جذب شود، آن جسم سیاه به نظر می رسد. بر عکس، اگر تمام طیفهای نوری توسط جسمی بازتاب شود، آن جسم سفید دیده می شود.

● چرخه رنگ

یک عامل اساسی در عکاسی توانایی رسیدن به رنگ و جلوه مورد نظر در عکسهاست. برای دستیابی به این هدف اطلاعات اولیه نظریه رنگ ها مورد نیاز است. چرخه رنگ نشان داده شده در اینجا این موضوع را نشان می دهد.

 

چرخه رنگ بر اساس رنگ های رنگین کمان تنظیم شده است: قرمز – نارنجی – زرد سبز – آبی – بنفش. با قرار دادن این طیفها در حول یک دایره ترکیب جدید قرمز بنفش رنگی را نتیجه می دهد که در رنگین کمان وجود ندارد، ولی در چرخه رنگی ما یافت می شود. با استفاده از این چرخه رنگ فهمیدن ارتباط بین رنگ های مختلف آسانتر می شود.

● اجزاء چرخه رنگ

تمام رنگ ها از ترکیب سفید، سیاه و رنگ های اصلی ساخته شده اند. چرخه رنگ ارتباط بین رنگ ها را تشریح می کند.

 

 

● رنگ های اصلی

 

رنگ های اصلی (قرمز، زرد و آبی که با مثلث نشان داده شده اند) رنگ های خالص بوده و از ترکیب هیچ رنگ دیگری به دست نمی آیند. اگر سه رنگ با هم مخلوط شوند نتیجه کار رنگ سیاه است.

● رنگ های ثانویه

از ترکیب مساوی دو رنگ اصلی رنگ های ثانویه به دست می آید . نارنجی، سبز و بنفش رنگ های ثانویه هستند.

 

 

● رنگ های مرتبه سوم

 

رنگ های قرمز نارنجی، قرمز بنفش، زرد سبز، زرد نارنجی، آبی بنفش و آبی سبز از رنگ های اصلی و ثانویه با هم ترکیب شده و رنگ های مرتبه سوم را تشکیل می دهند.

● طرح و اثر رنگ ها

اکنون می خواهیم ببینیم این رنگ ها چگونه با هم مخلوط شده و اثر آنها بر تصویر نهایی چیست؟ از آنجا که تعداد حالات مختلف رنگی بسیار زیاد است، در لیست زیر فقط بخش کوچکی از حالات و اثرات مهم مربوط به رنگ ها شرح داده شده است.

 

 

● مشابهت

 

در این طرح از رنگ های همسایه (نظیر قرمز، قرمز – نارنجی، و قرمز – بنفش) استفاده می شود.

▪ نقاط قوت: این ترکیب از رنگ ها اثرات آرام بخش دارند و هنگامی که به طرحی جذاب و در عین حال بدون جسارت و تندی نیاز داریم از آنها استفاده می کنیم.

 

▪ نقاط ضعف: با وجود رنگ های مشابه زیاد در کادر ایجاد تمرکز بیننده عکس به نواحی کلیدی تصویر مشکل می شود.

● رنگ های متمم

عبارتند از رنگ هایی که در دو سوی مخالف چرخه رنگ قرار دارند (مثل آبی و نارنجی). همانند رنگ های نقاشی وقتی متمم یک رنگ با آن ترکیب شود، باعث تمایل رنگ به خاکستری می شود و حالت نیمه خنثی ایجاد می کند. با اضافه شدن رنگ متمم بیشتر، مخلوط به خاکستری نزدیکتر می شود، تا جایی که دیگر از دو رنگ اولی چیزی دیده نمی شود.

 

▪ نقاط قوت: با قرار دادن رنگ های مکمل در کنار هم، همدیگر را تقویت نموده و القای حس طراوت و اشتیاق می نمایند و در کنتراست شدید با یکدیگر واقع می شوند. رنگ مکمل باعث می شود که رنگ دیگر درخشانتر و شدیدتر به نظر برسد. رنگ های مکمل برای ایجاد عکسهای دارای استحکام و جنبش مفید می باشند.

▪ نقاط ضعف: این رنگ ها ممکن است تمرکز بیننده عکس را از نقاط کلیدی عکس منحرف نمایند. رنگ های مکمل دارای طول موجهای بسیار متفاوتی بوده و در نتیجه اگر در عکس نزدیک به هم قرار گرفته باشند ممکن است باعث مشکل دید برای بیننده شوند و اعوجاج اپتیکی ایجاد نمایند.

 

 

● سه تایی ها

 

در این حالت سه رنگ با فاصله مشابه با هم در چرخه رنگ (مثل قرمز، زرد و آبی) در کنار هم قرار می گیرند.

▪ نقاط قوت: این رنگ ها حس خوشحالی و لذت را القاء می کنند. این رنگ ها خصوصا برای سوژه های بی نظم که نقاط زیادی از تصویر دارای اطلاعات کلیدی است مناسب هستند.

 

▪ نقاط ضعف: این رنگ ها ممکن است برهم زننده تمرکز باشند.

● مکمل های مجزا

عبارتند از یک رنگ اصلی و دو رنگ مخالف مکمل واقع در دو طرف ضلع روبروی آن رنگ (مثل قرمز و زرد سبز و آبی – سبز)

 

▪ نقاط قوت: این رنگ ها ترکیبهای بسیار پرمحتوا و معنوی بوده و برای القای احساسات هنرمندانه بسیار مناسب می باشند.

▪ نقاط ضعف: رنگ های مکمل مجزا دارای طول موجهای شدیدا متفاوتی بوده و در نتیجه اگر در عکس در نزدیکی هم قرار بگیرند باعث ایجاد مشکل احساس و اعوجاج اپتیکی برای بیننده شوند.

 

مسایل بالا بر اساس رنگ های نقاشی بیان شده است. ترکیب رنگ در نور، مثلا روی مانیتور کامپیوتر یا در پرینترهای رنگی، با رنگ های نقاشی متفاوت است. در این حالت رنگ مشکی از ترکیب رنگ های اصلی ایجاد می شود. پروسه های پرینت ۴ رنگی و برنامه های کامپیوتری که برای ایجاد آنها استفاده می شود بر اساس رنگ های اصلی متفاوتی که شامل زرد، بنفش، فیروزه ای و سیاه می باشد کار می کنند.

● ابعاد رنگ

برای شناخت کامل رنگ علاوه بر شناخت چرخه رنگ ها باید درجه رنگ Hue، درجه اشباع رنگ Saturation و میزان رنگ Value نیز شناخته شود.

 

▪ درجه رنگ Hue: درجه رنگ در واقع مشخصه ویژه یک رنگ (نظیرقرمز، زرد و آبی) می باشد. طول موجهای خاص یک طیف رنگی ترکیب دقیق رنگی آن را مشخص می کند. مثلا رنگ قرمز دارای اجزاء متفاوتی از رنگ قرمز نارنجی است.

▪ اشباعSaturation : اشباع رنگ که بنام شدت رنگ نیز شناخته می شود، به قوت یا ضعف، و پربودن یا شفافیت یک رنگ اطلاق می شود. وقتی گفته می شود که یک رنگ درخشان و پر است یعنی دارای اشباع و شدت بالا است. بر عکس هنگامی که یک رنگ ملایم و شفاف باشد دارای اشباع کم است.

 

▪ میزان رنگ Value: همانند اثر اشباع، در عکاسی سیاه و سفید، روشنایی متناظر با مقدار طیفها است. با اضافه کردن سفیدی یا سیاهی، درجات مختلفی از روشنایی بدست می آید. با اضافه کردن سفیدی به یک رنگ، رنگی کمرنگ و روشن بدست می آید. با اضافه شدن سیاه به یک رنگ یک رنگ تیره تر و سایه ای از رنگ اولیه بدست می آید. اگر میزان سیاهی خیلی زیاد باشد، به رنگ بدست آمده رنگ تیره گفته می شود. عکسهای کم نور این رنگ ها را نشان می دهند. از طرف دیگر، با زیاد نور دیدن عکس، رنگ ها رنگ و رو رفته شده و سفیدی از حد اعتدال بیشتر می شود.

● دمای رنگ

رنگ ها دارای مشخصه ای بنام سردی یا گرمی هستند. رنگی که ما می بینیم حاصل طول موج نور منعکس شده از رنگ است. طیفهای قابل دیدن بین مادون قرمز (در انتهای طرف گرم) و فوق بنفش (در انتهای طرف سرد) قرار دارند.

 

 

رنگ های گرم

 

نیمه قرمز چرخه رنگ ها به عنوان رنگ های گرم شناخته می شوند که شامل زرد سبز و قرمز بنفش می باشد.

▪ نقاط قوت: این رنگ ها القاء کننده گرمی و راحتی هستند.

 

▪ نقاط ضعف: رنگ های گرم زیادی در تصویر باعث تضعیف برجستگی که باید در تصویر وجود داشته باشد می شود.

● رنگ های سرد

نیمه آبی چرخه رنگ به عنوان رنگ های سرد شناخته شده که شامل آبی سبز و آبی بنفش می باشد.

 

▪ نقاط قوت: این رنگ ها آرام و راحت هستند. این رنگ ها ممکن است بصورت غیر صمیمی و بی تکلف و ساده دیده شوند و برای انتخاب به عنوان پس زمینه مناسب هستند.

▪ نقاط ضعف: این رنگ ها احساس منفعلانه داشته و ممکن است برای تصاویر گرافیکی قوی مناسب نباشند.

 

 

● کاربردهای عکاسی

 

برای انتخاب اجزاء عکاسی از سوژه های بیجان، استفاده از خواص ترکیب رنگ های فوق به شدت بر تصویر شما و عکس العمل ایجاد شده از آن تاثیر می گذارد. اما در مورد رنگ و نورپردازی وضعیت چگونه است؟ رنگ بر احساسات ما تاثیر می گذارد. دقیقا همانند طیفهای آبی رنگ سوژه که رنگ های سرد و راحتی هستند، نور آبی نیز همان فضا را بر عکس ایجاد می نماید.

● نور طبیعی

در سایه (حتی در وسط روز)، دمای کلوین نور خیلی بالاست و در نتیجه رنگ ها به سمت انتهای آبی طیف رنگ ها سوق داده میشوند. همچنین سوژه های واقع در گوشه های تاریک، شکافها یا زیر یک درخت دارای طیفی از رنگ آبی می شوند. این اثر اگر بدرستی استفاده شود، می تواند خوشایند باشد. برای برطرف کردن طیف آبی روی عکس باید از فیلتری با رنگ متمم نظیر زرد استفاده نمود. نور ماه نیز طیفی آبی رنگ روی سوژه ها بوجود می آورد. همینطور هر اثر نوری را می توان با استفاده صحیح از فیلترها تشدید و یا تضعیف کرد.

 

نور طبیعی در طی روز تغییر می کند. نور درخشان خورشید رنگ هایی غنی، درخشان و دقیق را نشان می دهد. تمام سوژه ها با یک تراز از رنگ های دقیق دیده می شوند. بخار، مه یا غبار هوا بخاطر پخش کردن نور رنگ ها را ملایمتر می کنند. سوژه ها ملایم تر و تقریبا روشن تر دیده می شوند. همینطور در طی یک روز نیمه ابری، طیفهای سرد نور باعث می شود که رنگ پوست همانند رنگ چینی به نظر برسد، بنابر این عیوب پوستی جزئی (مثل کک مک و جوش) در زیر این فیلتر طبیعی در عکس کمتر دیده می شوند.

در طی طلوع یا غروب خورشید، نور دارای رنگ قرمز، زرد و نارنجی است و این رنگ ها را به سوژه های عکس شما می تاباند. این رنگ های گرم همانطور که قبلا گفته شد احساس جذابیت و کشش بیشتری را ایجاد می کنند.

 

 

● نورهای مصنوعی

 

بیشتر نورهای مصنوعی حالتی شبیه به نور سفید وسط روز ایجاد می کنند، ولی تفاوتهایی بین آنها وجود دارد:

▪ تنگستن: این نوع لامپ به نظر می رسد که نور سفید ساطع می کند، ولی در واقع یک طیف زرد روی عکس دیده می شود.

 

▪ فلورسانت: این نوع نور در بین نورهای مصنوعی تغییرات بیشتری در رنگ ایجاد می نماید. در بیشتر انواع یک طیف آبی/سبز در رنگ ایجاد نموده که نور زننده ای در عکس ایجاد می کند. اگر از هیچ فیلتر بهبود رنگی استفاده نشود، یک لایه سبز یا آبی در عکس ایجاد می شود.

▪ نور جیوه: همانند نور لامپهای خیابان، ممکن است به نظر سفید بیاید. ولی ممکن است تصویر آبی /سبز به نظر بیاید.

 

▪ فلاش الکترونیکی: برای ایجاد نورهای سفید طراحی شده اند، اما انواع مختلف آن با هم متفاوتند. برای اطمینان از اینکه هیچ رنگی روی عکس اضافه نمی شود، بررسی کنید که نور تولیدی فلاش که در منوال ذکر شده ۵۵۰۰K باشد.

نور یکی از اجزاء اساسی عکاسی است که نباید هیچگاه فراموش شود. اما با اطلاع از احساسی که می خواهید بر عکس حاکم باشد و داشتن دانش ابتدایی در مورد رنگ ها، انتخابهای ممکن و تاثیر آنها روی ترکیب بندی عکس دارای ابزاری خواهید بود که عکس خود را به هنر تبدیل نمایید.

 

 

 

گردآوری:پرتال فرهنگی اجتماعی پرشین پرشیا


:: موضوعات مرتبط: رنگها در عکاسی، ،
.:: ::.
روایت هایی از آغاز عکاسی در ایران
نویسنده نادر پرویزی تاریخ ارسال شنبه 1 بهمن 1390 در ساعت


روایت هایی از آغاز عکاسی در ایران

 

زنان بزک کرده، مردان شق و رق، رجال سیاسی، روحانیون، محصلین، کارگران، خانواده های متوسط، قهوه خانه چی و... اینها عکس هایی هستند که در موزه عکاسخانه شهر، ما را به سال های دور و خاطره انگیز می برند.

 

این نمایشگاه با عنوان عکس هایی از زندگی مردم در دهه ۱۳۰۰ شمسی، شامل ۲۲ قطعه عکس قدیمی در ابعاد مختلف و مربوط به دوره قاجار و اوایل دوره پهلوی است که از ۱۷ خرداد تا ۴ تیر ماه در عکاسخانه شهر برگزار می شود. عکس ها از آرشیو ناصرالدین حسن زاده که یکی از مجموعه داران عکس های قدیمی است، انتخاب شده است.

 

سرآغاز عکاسی در ایران، رخدادها و اتفاقاتی بود که گاه درنوع خود، در جهان کم نظیر و برخی اوقات پیشرو حرکت های عکاسی در جهان بود که از این لحاظ، جای تحقیق و پژوهش بسیار دارد. به همین خاطر، پیدایش عکاسی و رواج روش های گوناگون این فن در ایران، با اختلاف حدود سه سال از اعلام موجودیت عکاسی در سال ۱۸۳۹ در فرانسه، روی داد. نخستین دستگاه های عکاسی به روش داگرئوتیپ، به درخواست محمد شاه قاجار از کشورهای روسیه و انگلستان به دربار ایران وارد شد. دستگاه های عکسبرداری روسیه که هدیه امپراتور بود، زودتررسید و(نیکلای پاولوف) دیپلمات جوان روس که به این منظور تعلیم عکاسی دیده بود، این دستگاه ها را به تهران آورد و در اواسط دسامبر۱۸۴۲، مطابق پایان آذر ۱۲۲۱ هجری شمسی، نخستین عکسبرداری در ایران را انجام داد.

 

 

با ورود دوربین عکاسی به ایران، محمد شاه قاجار تمایل داشت تا با این پدیده نوظهور آشنا شود. به همین خاطر تصویر شاه، بعضی از اعضای خانواده درباری، حاج میرزا آغاسی؛ وزیر شاه و برخی درباریان در یکی از کاخ های تهران روی صفحه نقره یا داگرئوتیپ، ثبت شد. در سال ۱۸۴۴ میلادی، با ورود جوانی به نام ژول ریشار که برای کار به ایران آمده بود و مهارتی هم در عکسبرداری به شیوه داگرئوتیپ داشت، از محمد شاه قاجار، خانواده پادشاهی و درباریان بارها و بارها، عکس های فراوانی تهیه کرد. ژول ریشار، سپس در دارالفنون به تدریس زبان فرانسه پرداخت.

 

وی پس از آنکه دین اسلام را برگزید، نام «میرزا رضا خان» را برای خود انتخاب کرد. ناصرالدین میرزا ولیعهد سیزده ساله محمد شاه قاجار از اولین افراد خانواده سلطنتی بود که تصویر او بر صفحه داگرئوتیپ ثبت شد. این موضوع بعدها هم دنبال شد و علاقه ناصرالدین شاه را به خود بیشتر کرد. همچنین قدیمی ترین عکس های ناصر الدین شاه عبارتند از پرتره ای که از خودش گرفته و پرتره ای تمام رخ ازمهدعلیا. با توجه به قدیمی ترین عکس های موجود درآلبوم کاخ گلستان، می توان نتیجه گرفت که در آن زمان درباریان خود عکاسان چیره دستی بوده اند؛ برای نمونه آقا رضا از پیشخدمتان مخصوص شاه که عکاسی را در دارالفنون فرا گرفته بود، به مقام نخستین عکاسباشی دربار منصوب شد. با این که ناصرالدین شاه، خود عکاس توانایی بود و ازهر پدیده اروپایی، به ویژه عکاسی، لذت فراوانی می برد، مربیان اروپایی را از کشورهای روسیه، فرانسه، اتریش و ایتالیا برای آموزش جوانان کشور، به ایران دعوت کرد. این مربیان در مدرسه دارالفنون تدریس می کردند.

 

عکاسی پس از سال ۱۸۶۰میلادی در برنامه های درسی دارالفنون گنجانده شد. با حمایت ناصرالدین شاه از عکاسی، زمینه های گوناگون این فن و هنر در سالهای آغازین، باعث رشد و شکوفایی آن شد. پس از آقا رضا عکاسباشی هم باید ازشاگردانش و کسانی که به عنوان دستیار، نزد وی در عکاسخانه همایونی کار می کردند، اشاره کنیم. از آن به بعد عکاسانی که پس از او به عنوان عکاس دربار یا عکاس مدرسه دارالفنون برگزیده شدند، اشخاصی هستند که از شهر تهران و موضوعاتش، عکاسی کردند. این عکاسان عبارتند از: آقا یوسف عکاس، میرزا حسنعلی عکاس، میرزا ابراهیم عکاسباشی، سوریوگین، ژوزف پاپازیان و... بنابراین از عکس های موجود این دوران، می توان به بخشی از راه و رسم زندگی آن زمان پی برد.

 

 

از دیگر کارهای جالبی که در زمان ناصرالدین شاه در رابطه با عکاسی صورت گرفت گزارش های تصویری از زندانیان، محبوسین و محکومین جزایی و سیاسی بود. عکس چهره میرزا رضای کرمانی، از این نمونه عکس ها است. این نوع عکس ها کارکردی همچون پرونده سازی از سوابق قضایی و سیاسی افراد و یا برای عبرت آموزی دیگران داشته است.

 

پس از چندی، در سال ۱۲۸۵ هجری قمری، اولین عکاسخانه عمومی هم به فرمان ناصرالدین شاه در تهران تاسیس شد. روزنامه «دولت علیه ایران» هم در آن روزگار با چاپ اطلاعیه ای، از آن خبر داد: چون اغلب مردم زیاده از حد مایل و راغب هستند که عکس خود را بیاندازند و در عکاسخانه مبارکه دولتی همه کس نمی توانست برود و عکس خود را بیاندازد،عکاسباشی، عباسعلی بیگ آدم خود را که مدت ها زیر دست او بوده و تربیت شده و در عکاسی کمال مهارت را پیدا کرده بود، قرار گذاشت در خیابان جباخانه مبارکه ( باب همایون کنونی) حجره ای ترتیب واسباب عکاسی آماده نماید تا هر کس را میل انداختن عکس خود باشد، درآنجا رفته عکس بیاندازد و قیمت آن هم موقوف به بزرگ و کوچکی عکس است: عکس بزرگ یکی چهار هزار «دینار» است تا دوازده عدد.

 

پس از آن، هر کس زیادتر طالب باشد، یکی سه هزار دینار است، عکس کوچک یکی دوهزار دینار است تا دوازده عدد. بعد از آن هر کس زیادتر بخواهد، یکی سی «شاهی» است. از این تاریخ به بعد، گشایش عکاسخانه ها در تهران و سایر شهرهای بزرگ ایران مانند اصفهان، مشهد، شیراز، تبریز و رشت رو به فزونی رفت، چنان که اعتماد السلطنه در کتاب «المآثر والآثار» که تاریخ چهل سال فعالیت های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی دوران ناصری را در بر دارد، تعداد عکاسخانه ها و استادان عکاسی را در تهران و سایر بلاد ایران را بسیار زیاد و خارج از حد شمارش، نوشته است.

 

یکی دیگر از نکات قابل توجه درعکاسی دوران قاجار، عکاسی توسط زنان بود. نخستین عکاسان زن ایرانی را باید در میان زنان حرمسرای ناصرالدین شاه قاجار که خود شیفته این فن بود، جست وجو کرد. در برخی از آلبوم های ناصری که در آلبوم خانه کاخ گلستان موجود است، آثاری از این زنان عکاس که به طور تفننی به عکاسی می پرداختند، دیده می شود. اما نخستین زن ایرانی که به صراحت بر عکاسی او اشاره شده، عزت ملک خانم ملقب به «اشرف السلطنه» همسر محمد حسن خان اعتمادالسلطنه وزیر انطباعات دوران ناصری است که عکاسی را از «شاهزاده محمدمیرزا» پسر عموی خود فرا گرفته است.

 

 

همسر و دختر آنتوان خان سوریوگین، عکاس نامدار دوران ناصری تا رضاخان را هم باید در شمار نخستین زنان عکاس در ایران آورد. یکی از منابع ارزشمند دوره قاجار، عکس های ارنست هولستر وآنتوان سوریوگین است که نشان تاریخ زنده دوره قاجار است. ارنست هولستر

 

(۱۱ ۱۸۳۵) مهندس آلمانی، یکی از عکاسان پیشگام نیمه دوم قرن ۱۹ میلادی است که در زمان ناصرالدین شاه به ایران آمد و نزدیک به ۲۰ سال از عمر خود را در اصفهان گذراند. مجموعه منحصربه فرد عکس ها ی هولستر، سال ها از نظرها پنهان بود و بر اثر یک اتفاق در خانه ریکولتا، نوه او در مانستر آلمان به دست آمد. او در طول سال ها حدود۳۰۰۰ عکس از اصفهان و نقاط دیگر ایران گرفت. عکس هایی از خانه و خانواده خود، از کوچه ها، باغ ها، مساجد، پل ها، کبوترخانه ها، امامزاده ها، کشتزارها، گله ها، کجاوه ها، کاروان ها، خانه ها، حکام و رجال اصفهان، علما، بازرگانان، پیشه وران، زرتشتیان، افغان ها، کلیساهای جلفا و کشیشان و تارک دنیاهای ارمنی، عروس و دامادهای ارمنی، رجال ارمنی جلفا، مجالس تعزیه و تعزیه گردان ها، زورخانه و پهلوان ها، مراسم عروسی و میوه ها و... شاید در نگاه اول، تصاویر هولستر فقط یک تعداد عکس معمولی از یک دوره تاریخی و از مردم و اصناف و بناهای آن دوره باشد.

 

ولی نگاه دقیق و داشتن مطالعه، به عکس هایش ارزش تاریخی بخشیده و بیانگر اهمیت قائل شدن او به معماری گذشتگان و فهم او از معماری دوره خاصی بوده است. اهمیت دادن به آداب و رسوم مردم عادی و در نگاه دیگر، سبک زندگی حاکمان وقت، همه نشانگر نگاهی ارزشمند به تاریخ، از دید یک فرد علاقه مند و اهل مطالعه است. هولستر درسال۱۹۱۱ در ۷۶سالگی درگذشت و پس از مرگش فرزندان او شیشه ها و عکس هایش را به آلمان بردند. در دهه ۱۹۶۰ میلادی، ترکیدن لوله آب در زیرزمینی که انبار منزل یکی از نواده های هولستر بود، باعث شد تا آنها صندوق نگاتیوهای شیشه ای را پیدا کنند و نمونه هایی از این عکس ها را در مجلات مختلف به چاپ رسانند. نخستین بار در سال ۱۳۵۵ هجری شمسی، عکس های هولستر از اصفهان همراه با یادداشت های او در کتابی به نام (ایران در یکصد و سیزده سال پیش) چاپ شد.

 

 

 

گردآوری:پرتال فرهنگی اجتماعی پرشین پرشیا

 


:: موضوعات مرتبط: روایت هایی از آغاز عکاسی در ایران ، ،
.:: ::.
آیا آلبوم های قدیمی به موزه ها سپرده می شوند؟
نویسنده نادر پرویزی تاریخ ارسال شنبه 1 بهمن 1390 در ساعت


آیا آلبوم های قدیمی به موزه ها سپرده می شوند؟

 

گذر از هر مرحله و ورود به مرحله دیگر همواره با دشواری های فراوان روبه رو بوده و هست. انسان امروز بلیت وارد شدن به دنیای مدرن را به بهای از دست رفتن بسیاری دستاوردها و داشته هایش خریداری کرده است.

 

ویژگی و مشخصه اصلی این دنیا پیشرفت تکنولوژی و علم است. در واقع دانش در دنیای مدرن حکم اسبی رام نشدنی را دارد که بی محابا می تازد و گاهی سوار خود را به زمین می افکند و انسان ها زمانی که حاضر شدند از مانع غرایز طبیعی و تعلقات خود پرش کنند، همچنان به تاخت و تاز ادامه دادند و دیگر در خاطرشان نماند که روزگاری همان علایق و دلبستگی های مدرن کهنه شده رنگ و بویی به دنیای آنها می داد.

خانه مادربزرگ ها و قدیمی ترها، همیشه مملو از تمام فراموش شده هاست. از نامه هایی که دیگر امروز معنای خود را از دست داده تا آلبوم های خانوادگی که در هر ورق آن صدها جوانی از دست رفته، روزهای پر خاطره و عزیزان از دست رفته، خفته است. آلبوم هایی که به واسطه ورود به دنیای تکنولوژی های جدید دیگر کارایی و لذت جمع آوری به دستان بی رحم نسیان سپرده شده است.

 

 

● ظهور پدیده ای به نام عکاسی در ایران

 

ناصرالدین شاه که به هنر و علم برخلاف سیاست علاقه فراوانی داشت اولین دوربین عکاسی را به ایران آورد. خود او از جمله اولین عکاسان ایرانی به حساب می آید. قدیمی ترین عکس های ناصرالدین شاه عبارت است از پرتره ای که از خودش گرفته و پرتره ای تمام رخ از مادرش است. در آن روزگار عکس دستاوردی لوکس بود و تنها در انحصار درباریان قرار داشت. اولین عکاسخانه ایران به نام مبارکه همایونی در کاخ گلستان به دستور ناصرالدین شاه دایر شد.

 

این عکاسخانه تنها برای امور شخصی و دولتی دربار مورد استفاده قرار می گرفت و همه کس حق ورود به آنجا را نداشت. تمایل ناصرالدین شاه به ترویج این صنعت ـ هنر باعث شد تا در آن دوران تعدادی از محصلان مستعد دارالفنون برای کسب مهارت های فنی و اطلاعات هنری به اروپا اعزام شوند. این گونه عکاسی از حصر درباریان رهایی یافت و نخستین عکاسخانه عمومی نیز به فرمان ناصرالدین شاه در تهران تاسیس شد. مردم برای ثبت لحظاتی مهم چون ازدواج، تولد کودکانشان و عکس های انفرادی به عکاسخانه ها می رفتند.

 

کم کم عکس های خانوادگی به خانه ها راه یافت و در قاب منازل جای گرفت و عکس ها شاهد و گواهی بر گذشته و گذار مردم شد. با افزایش یافتن حجم این شاهد عینی پای آلبوم ها به میان آمد. این که اولین آلبوم ها کی و چه زمانی در ایران مورد استفاده قرار گرفتند بر کسی روشن نیست. اما آنچه واضح است احساس تعلق به گذشته، زمان از دست رفته و خاطرات تلخ و شیرین ایام دیرین بود که آدم ها را برآن داشت تا راهی برای محافظت و جمع آوری این عکس ها بجویند.

 

 

● عکس های سیاه و سفید یادگار دورانی رنگین!

 

با پیشرفت علم، دنیای تصویر هم زیرو رو شد. دوربین های عکاسی و کم کم دوربین های فیلمبرداری قدم به حیطه فناوری روز گذاشتند. عکاسخانه تبدیل به فضایی برای ظهور و چاپ دوربین های خانگی شد. مردم با اشتیاق فراوان حلقه های فیلم خود را به آنها می دادند تا تصاویری که توسط خودشان و نه توسط عکاس و در خانه هایشان ثبت می شد را ببینند؛ قسمت بد ماجرا زمانی خود را نشان می داد که فیلم ها به دلایلی مانند دیدن نور سیاه می شد و قابلیت چاپ را از دست می داد.

 

آن وقت کل اهالی حاضر در عکس ماتم می گرفتند. این روزها اما نه فرصتی برای چاپ عکس باقیمانده و نه اشتیاق و انگیزه ای. چرا که دوربین های دیجیتال رقبای پیر خود را از صحنه رقابت بیرون کرده اند و با فشار یک دکمه می توان لحظه ای را ثبت کرد و در همان زمان آن لحظه ثبت شده را دید. حتی می توان در دقیقه ای آن را برای دوستان و اقوام فرستاد. در واقع میل ظهور عکس بود که مردم را به عکاسی ها می کشاند و امروز با برآورده شدن این میل در چند ثانیه، انگیزه چاپ دیگر از بین رفته است.

 

در این میان وقتی عکسی چاپ نمی شود آلبومی باقی نمی ماند تا به دور آن جمع شوند و از گذشته ها یاد کنند. این ویژگی دوران مدرن است که همه چیز را از چرخه اهمیت خارج می کند چرا که هر روز چیزی نو و جذاب برای تو به ارمغان می آورد که کهنه ها را دل آزار می کند.

خانم کاویانی اما به پیشواز کهنه ها می رود و بر خلاف دیگران عکس هایش را همچنان برای چاپ به عکاسی می برد و خانه اش پر از آلبوم هایی است که هر روز بر تعدادشان افزوده می شود او درباره علاقه اش به این کار می گوید: «۶۵ سال از عمر من می گذرد. من مثل جوان ترها با کامپیوتر نمی توانم کار کنم و در حقیقت هیچ وقت علاقه ای به استفاده از آن نداشته ام. با اصرار پسرم دوربینی خریدم و حالا تا عکس ها را توی دستانم لمس نکنم و داخل ورق های آلبوم جا ندهم دلم آرام نمی شود. من این گونه از خاطراتم محافظت می کنم و هیچ راه دیگری را هم دوست ندارم. هنوز هم وقتی دور هم جمع می شویم همه جوان های فامیل سراغ آلبوم ها را از من می گیرند و با ولع ساعت ها به آنها چشم می دوزند. من هیچ وقت به این وسایل جدید عادت نکردم. داشتن آلبوم یکی از لذت های زندگی من است.»

 

 

ولی سروش موسوی که عکاس جوانی است نظر متفاوتی دارد او در مورد پیشرفت تکنولوژی و علت از بین رفتن آلبوم ها و لذت جمع آوری آنها می گوید: «به نظر من دستیابی به دانش روز در زمینه عکاسی مزیت های فراوانی دارد. امکاناتی از قبیل بلوتوث و ای میل که انسان ها را در لحظات یکدیگر شریک می کند چنانچه صحیح به کار گرفته شود بسیار جذاب و کارآمد است. ولی آلبوم هایی قدیمی برای کسانی چون من، اندرونی خاصی به حساب می آیند. آلبوم هایی که بچه ها عموما حق نزدیک شدن و دست کشیدن به تصاویر آن را نداشتند و تنها به مهمان های صمیمی و یاران قدیمی ضمن صرف چای در مراسم خاص نشان داده می شد. وی می افزاید: برای کسانی که تجربه این خاطرات را نداشته اند وجود یا عدم وجود آلبوم تفاوت چندانی ندارد.

 

در ثانی عکس در گذشته از درجه اهمیت بالایی برخوردار بود. آدم ها از طبقات اجتماعی مختلف با بهترین لباس هایشان در مقابل دوربین ها صاف و مرتب با لبخندی بر لب می ایستادند. در حال حاضر در ازای هر فرد دوربینی وجود دارد و در لحظه می توان هزاران عکس را ثبت کرد و دیگر عکاس و آلبوم جزء در مراسم ازدواج اعتبار گذشته خود را برای عموم از دست داده اند. جالب این جاست که در گذشته زن ها و شوهرها مجبور نبودند برای ثبت و نگهداری روز ازدواجشان هزینه زیادی متحمل شوند.

 

اما در دنیای کنونی برای هر چه با شکوه و زیباتر شدن عکس های مراسم ازدواج حاضرند مبالغ قابل توجهی بپردازند. غافل از این که عکس های کنونی هرگز لطف آن عکس های سیاه و سفید و خالی از پیرایش گذشته را ندارند و نخواهند داشت. با این همه اگر تمایل داشته باشید هنوز هم می توانید آلبوم هایی از عکس هایتان در آلبوم های با هزینه اندک فراهم آورید و چنانچه مایلید بار دیگر دست به دامان تکنولوژی شوید، سری به آلبوم های دیجیتال بزنید. با استفاده از این آلبوم عکس های خود را به صورت اسلاید همراه با افکت و آهنگ های خاص می توانید بر صفحه مانیتور کامپیوتر تماشا کنید. حتی در یکی دو سال گذشته قاب های دیجیتالی که قابلیت این آلبوم ها را دارند وارد بازار شدند. همچنین برای حفاظت ازاطلاعات عکس ها با تهیه بک آپ خطر از بین رفتن آنها را تا هشتاد درصد کاهش دهید.»

 

 

کم کم زمان می گذرد و سال های پس از این، شاید در دوران فرزندان ما آلبوم های خانوادگی به عنوان بازمانده ای قدیمی و ارزشمند زندگی گذشتگان به موزه ها برده می شود. آیندگان به چشم ها، صورت و لباس هایمان با تعجب زل می زنند و جلد مخملی آلبوم ها را از ورای شیشه ای که درونشان به نمایش گذاشته اند می بینند. آن زمان حتی دیگر کسی نیست که یاد بیاورد عکسی بود و لذت تماشایی داشت.

 

 

 

گردآوری:پرتال فرهنگی اجتماعی پرشین پرشیا

 


:: موضوعات مرتبط: آیا آلبوم های قدیمی به موزه ها سپرده می شوند؟، ،
:: برچسب‌ها: آیا آلبوم های قدیمی به موزه ها سپرده می شوند؟,
.:: ::.
جامعه شناسی عکاسی
نویسنده نادر پرویزی تاریخ ارسال شنبه 1 بهمن 1390 در ساعت


جامعه شناسی عکاسی

 

طبقات اجتماعی چه رابطه ای با عکاسی دارند؟ اگر عکس های مختلف را جلوی روی مان بگذاریم، چه چیز هایی را می شود فهمید؟ چرا یک عکس مجاز می شود و یک عکس نه؟ چرا توریست ها از چیز هایی عکس می گیرند که برای ما عجیب هستند؟ اینها پرسش هایی هستند که می تواند ذهن یک محقق اجتماعی را به خود مشغول دارد. اما شاید این پرسش ها بیشتر تفننی به ذهن برسند زیرا اگر این پرسش ها را پاسخ ندهیم احتمالا چیزی را هم از دست نمی دهیم و اگر پاسخ دهیم شاید گره ای از مشکلات ما باز نشود. ولی پرسش هایی در زمینه عکاسی هست که ناگزیر باید به آن پاسخ دهیم. اجازه دهید روایتی را نقل کنم.

 

 

مدتی پیش در یک برنامه رادیویی (رادیو گفتگو) شرکت کردم که موضوع آن بحث درباره چالش ها و آسیب های اجتماعی عکاسی و عکس در ایران بود. مجری پرسید در سال های اخیر تصاویری از زندگی خصوصی مردم به صورت عمومی از طریق اینترنت یا سی دی منتشر شده است. این موضوع باعث شکسته شدن حریم خصوصی شهروندان و به خطر افتادن امنیت افراد شده است. در برخی موارد حتی منجر به خودکشی، قتل، از هم پاشیدگی خانواده و نزاع خونین گردیده است. به نظر می رسد دوربین کم کم بجای ابزاری برای خوشبختی به سلاح مرگبار بدل می شود. اکنون برای حل این معضل چه باید کرد؟

 

در پاسخ به مجری برنامه رادیویی، ابتدا از اینکه نسبت به فناوری نوعی «هراس اخلاقی» ایجاد کنیم انتقاد کردم. ما هنوز نمی دانیم دوربین ها تا چه میزان مخاطره انگیز شده اند. نمی توان وجود چند نمونه از مسائل مذکور را نشانه مسئله اجتماعی بشناسیم. اما مجری برنامه اصرار داشت اگر امروز متوجه این جنبه های مخاطره انگیز نباشیم ممکن است در آینده امکان حل آن را از دست بدهیم. راه حلی که در آن گفتگو به ذهنم رسید توسعه بحث و گفتگوی بیشتر درباره ابعاد اجتماعی عکاسی بود.

 

عکاسی در نگاه نخست نوعی فعالیت فردی، ساده و بدون دردسر به نظر می رسد. اما همانطور که پی یر بوردیو در «عکاسی هنر میان مایه» نشان می دهد مشق روزمره ی عکاسی توسط میلیون ها عکاس آماتور – عکس های لحظه یی خانواده گی، عکس های تعطیلات، چهره نگاره های مراسم عروسی – فعالیتی خودجوش و بسیار فردی به نظر می رسد. اما فعالیت های فرهنگی کمی وجود دارند که سازمان یافته تر و نظام مند تر از کاربرد های اجتماعی این هنر معمولی باشند.

 

 

شناخت این فعالیت نیازمند بررسی های نظری و تجربی گسترده ای است. بهر حال، بعد از آن گفتگو در این فکر بودم که باید جامعه شناسی عکس و عکاسی را جدی تر گرفت. عکس را شخصا بیشتر به مثابه امری خانوادگی، شخصی و سرگرمی تجربه کرده ام. اما می دانم که عکس امری بسیار فراتر از مقولات مذکور است. تنها کاری که در حال حاضر از دستم بر می آمد اختصاص دادن یک جلسه از درس «جامعه شناسی هنر و ادبیات» به موضوع جامعه شناسی عکاسی بود. متناسب با هدف های آموزشی، لاجرم در این کلاس برخی اصول، مفاهیم و مبانی موضوع را تشریح کردم. در اینجا گزارشی از این جلسه را که یکی از دانشجویانم آن را تهیه کرده است، ارائه می نمایم.

 

هدف بحث امروز ما آشنایی با جامعه شناسی عکاسی و موضوعات و دیدگاه های آن است. موضوع جامعه شناسی عکاسی به نحو کلی و اجمالی عبارت است از بررسی ابعاد یا جنبه های اجتماعی فعالیت عکاسی و عمل عکس گرفتن است. عکاسی مانند دیگر پدیده های انسانی ابعاد گسترده زیباشناسانه، اخلاقی و اجتماعی دارد. جامعه شناسی هنر همان طور که به بررسی هنرها می پردازد، عکس و عکاسی را نیز در قلمرو مطالعه خود قرار می دهد. اگرچه بین عکاسی هنری یعنی عکس گرفتن با قصد خلق اثر هنری و فعالیت عکاسی به مثابه نوعی «کنش فرهنگی عمومی» یعنی عکس گرفتن به مثابه فعالیت غیر حرفه ای، تفاوت وجود دارد. جامعه شناسی هر دو موضوع را در حیطه مطالعات خود می داند. ما در اینجا با هر دو حوزه سروکار داریم و مباحث خود را بدون در نظر گرفتن این تفکیک ارائه می کنیم..

 

 

همچنین مباحث ما عمدتا جنبه نظری دارد. ابعاد اجتماعی و جامعه شناختی عکاسی و فعالیت عکس گرفتن در ایران تاکنون کمتر بررسی شده است. از اینرو داده ها و اطلاعات تجربی کافی برای توضیح جامعه شناختی عکاسی در ایران در اختیار نداریم. ما در اینجا ناگزیریم بیشتر به بررسی های نظری در این زمینه بپردازیم. اما فهم ابعاد اجتماعی عکاسی زمانی بخوبی میسر می شود که بتوان آن را در یک بستر اجتماعی معین توضیح داد. عکاسان برای توضیح مسائل و موضوع، بجای بحث و گفتگوی نظری، مصادیق و نمونه ها را نشان می دهند. آنها از بازنمایی به مثابه روشی برای استدلال کردن استفاده می کنند. در بحث جامعه شناسی عکاسی هم می توان و باید از این روش استفاده جست. مباحث نظری می توانند کلیات، مفاهیم و رهیافت های آغازین برای شناخت موضوع را فراهم سازند. این امر به مثابه درآمد و مقدمه شناخت عکاسی ضرورت دارد اما کافی نیست.

 

● جامعه شناسی و عکاسی

در بحث جامعه شناسی عکاسی شاید پرسش اول نحوه پیوند عکاسی و جامعه شناسی باشد. بین جامعه شناسی و عکاسی شباهت های زیادی هست. هوارد بکر در مقاله «عکاسی و جامعه شناسی» استدلال می کند که

 

«عکاسی و جامعه شناسی تولدی هم زمان داشته اند؛ اگر تولد علم جامعه شناسی را انتشار نوشته های کمت به شمار بیاوریم که اصطلاح "جامعه شناسی" را برای نخستین بار به این علم اطلاق کرد، و تولد عکاسی را تاریخی بدانیم که در سال ۱۸۳۹ داگر شیوه ی خود را برای ثبت تصویر بر روی صفحه ی فلزی برای همگان شرح داد. از همان آغاز، این دو (جامعه شناسی و عکاسی) به موضوعات متنوعی پرداختند. یکی از این موضوعاتی که برای هر دوی آن ها از اهمیت برخوردار بود، مطالعه و شناخت جامعه بود.»

لحظه ی تولد جامعه شناسی و عکّاسی همزمان است و تقارن این دو پدیده معنادار است. معنای جامعه شناسی آن این است که

 

۱) هر دو پدیده، مدرن هستند؛

۲) هر دو فرزندان انقلاب صنعتی اند؛

 

۳) هر دو کم و بیش وظیفه ای مشترک در زمینه شناخت جامعه دارند.

کار جامعه شناس و عکاس، آشنائی زدائی است. عکاسی، طرح پرسش از چیزهایی است که ما عادی از کنار آن می گذریم. همان طور که جامعه شناسی هم بیان دردمندانه ای امور بدیهی است که به نحو دردمندانه ای بدیهی پنداشته شده اند. مفهوم آشنایی زدایی ابتدا برای توصیف رمان توسط فرمالیست های روسی بکار رفت. رمان نویس تجربه زندگی روزمره شخصیت های خودش را بازنما می کند. این یعنی آشنائی زدائی و غریبه کردن امر آشنا.

 

البته تقارن عکاسی و جامعه شناسی، صرفا در جامعه غرب بوده است. در اغلب جوامع امروزی بین توسعه جامعه شناسی و عکاسی چیزی حدود یک قرن فاصله وجود دارد. در ایران به روایت یحی ذکا سه سال پس از پیدایش عکاسی این هنر صنعت در دسامبر ۱۸۴۲ به ایران وارد شد. ناصر الدین شاه به این فن علاقه فراوانی داشت و خود نیز عکاسی می کرد. آلبومخانه کاخ گلستان تعداد بسیاری از عکسهای بسیار قدیمی ایران را در خود دارد. اما جامعه شناسی در حدود یک قرن بعد در ایران آغاز به شکل گیری کرد. با وجود این عدم تقارن، می توان بین توسعه این دو در ایران نوعی همبستگی را در نظر گرفت: اینکه هر دو پاره از فرایند مدرن شدن ایران هستند.

جامعه شناسان حداقل در سه زمینه زیر با دوربین و عکاسی ارتباط نزدیک داشته اند:

 

۱) عکاسی و دوربین به عنوان ابزار تحقیق:

جامعه شناسان حداقل طی قرن بیستم به نحو گسترده ای از دوربین به عنوان ابزاری برای گردآوری داده های تحقیق استفاده کرده اند. در بسیاری از تحقیقات اجتماعی دوربینهای ویدیویی و عکاسی به عنوان فن آوری جمع آوری اطلاعات استفده شده است. به طور مشخص می توان از دوربین برای شناخت گروههای کوچک، مردم نگاری، مطالعات تاریخ شفاهی، مطالعه فضاهای شهری و بسیاری زمینه های استفاده کرد. دوربین ها کمک می کنند تا محققان جزئیات زیادی از کنش ها و پدیده های اجتماعی را ثبت و ضبط و مشاهده نمایند. همچنین دوربین ها کمک می کنند تا جامعه شناسان وضعیت های اجتماعی را شناسایی و برای نسل های آینده محفوظ بنمانند.

 

هوارد بکر کاربرد دوربین به مثابه ابزار تحقیق را اینگونه توصیف می نماید:

دوربین را به عنوان دستگاهی در نظر بگیرید که به ثبت و تهیه ی رونوشت می پردازد، درست مثل یک ماشین تایپ. مردم از ماشین های تایپ برای اهداف گوناگون بهره می برند: رونویس یک آگهی برای فروش اجناس، نوشتن داستان برای روزنامه ها، داستان های کوتاه، دفترچه های راهنما، متن ترانه ها، زندگی نامه ها، تاریخ نگاری، مقاله های علمی، نامه و.... ماشین تایپِ خنثی هریک از این کارها را به همان کیفیتی که مهارت کاربر آن اجازه می دهد انجام می دهد. به دلیل افسانه ی دیرپایی که بر اساس آن، دوربین تنها به ثبت آن چه در مقابلش قرار دارد می پردازد (که در این باره، من بعدها توضیح بیشتری می دهم)، مردم غالباً از درک این مسأله عاجزند که دوربین نیز در دسترس یک کاربر ماهر قرار دارد و قادر است همه ی کارهایی را که ذکر شد، به سیاق خود انجام دهد. عکاسان غالباً موارد فوق الذکر را در قالب معادل مشخصی برای نمونه ی زبانی آن انجام داده اند (تصویر در دوربین، نظیری برای نمونه ی زبانی است در ماشین تایپ). عکاسان متفاوت در محافل سازمانی و جوامع شغلی متفاوتی فعالیت می کنند که محصول آن ها را تحت تأثیر قرار می دهد، همان گونه که زمینه های سازمانی ای که جامعه شناسان در آن ها فعالیت می کنند، محصولات آن ها را تحت الشعاع قرار می دهند...

 

همچنین عکاسی ابزاری برای کشف های اجتماعی و بازنمایی آنهاست. برای مثال عکاسی مثل نقاشی می تواند سنخ ها یا«تیپ های اجتماعی» را کشف و بازنمایی کند. عکاس مثل نقاشی که پرترِ می کشد، چهره یا پرترِ افراد را می کشد. این چهره ها یک تیپ اجتماعی است. نمونه اش هم مجموعه «انسان های بدون نقاب» اثر آگوست لاندِر است. این مجموعه صدها پرتر مختلف از اقوام مختلف آلمانی را نشان می دهد. جمله ای هست که می گوید «یک تصویر بیش از هزار واژه سخن می گوید».

۲) عکاسی و عکس به مثابه بازنمایی جامعه:

 

جامعه شناسان تصاویر و عکس ها را به مثابه بخشی از فرهنگ هر جامعه تحلیل می نمایند. این موضوع بخصوص درباره جامعه امروزی که به نحو گسترده ای بصری و تصویری شده است اهمیت زیادی دارد. در دنیای کنون تصویر و عکس در تمام ابعاد اقتصادی، سیاسی و اجتماعی ما حضور دارد. ما در عصر بازنمایی تصویری همه چیز زندگی می کنیم. رسانه ها هر لحظه هزاران عکس از زندگی ما تولید و منتشر می سازند. شناخت گونه های تصویری، شیوه های بازنمایی تصویری زندگی در یک جامعه، و موضوعاتی از این نوع بخش مهمی از جامعه شناسی دنیای معاصر در هر جامعه است.

۳) عکاسی و عکس به مثابه سوژه و ابژه تحقیق

 

عکاسی و عکس پدیده، مسئله و نهاد اجتماعی است. جامعه شناسی عکاسی اشاره به این موضوع دارد. در این بحث ما به بررسی موضوع حاضر می پردازیم. در اینجا جامعه شناس با ابعاد اجتماعی فعالیتی به نام عکس گرفتن و پدیده اجتماعی به نام عکاسی سرو کار دارد. او می خواهد از منظر جامعه شناختی تعریفی از عکاسی ارائه دهد.

● ابعاد اجتماعی عکاسی

درباره ابعاد زیباشناسانه و فنی عکس، عکاسی و عکس گرفتن کتاب های بسیاری در اختیار هست. اما به «ابعاد اجتماعی» آن کمتر توجه شده است. اگرچه وظیفه ی عکاسی فقط شناخت جامعه نیست؛ عکس گرفتن می تواند برای تولید سرگرمی، ارزش های فردی یا هدف های تجاری باشد. اما علی رغم این موضوع، عکس گرفتن فعالیت اجتماعی است و ابعاد وسیعی دارد.

 

پی یر بوردیو در کتاب «عکاسی هنر میان مایه» (۱۳۸۶) به نحو دقیق و عمیقی بسیاری از معانی و ابعاد اجتماعی «عمل عکس گرفتن» را توضیح داده اند. همچنین جان برجر در کتاب «درباره نگریستن» (۱۳۷۷) کاربردهای اجتماعی عکاسی را نشان داده اند. برای درک همه جانبه ابعاد اجتماعی عکاسی آثار مذکور را بخوانید. اگر بخواهیم فهرست وار ابعاد اجتماعی عکاسی را توضیح دهیم باید حداقل محورهای زیر را در نظر داشته باشیم.

۱) بنیادهای اجتماعی عکاسی: اینکه عکاسی در چه ساختارهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی شکل گرفته است.

 

۲) پیامدهای اجتماعی عکاسی: اینکه عکاسی در زندگی اجتماعی چه تأثیرات و پیامدهایی داشته است.

۳) کاربردها و کارکردهای اجتماعی عکاسی: اینکه ببینیم عکاسی را برای کدام هدف های اجتماعی به کار می گیریم.

 

۴) عکاسی به مثابه ابزار شناخت: از ابزار دوربین برای شناخت استفاده می شود. مثلاً مالینوفسکی، انسان شناس کلاسیک در سال های ۱۹۱۴ ۱۹۱۸ در مجمع الجزایر تریبِریان در گینه نو در غرب اقیانوس آرام یک مجموعه عکس هایی فراهم کرد که امروز گنجینه ای مهم در دانش انسان شناسی است.

۵) رابطه ی عکس و عکاسی با طبقات اجتماعی: در عرصه هنر ما گروه هنر مند و هنر دوست داریم که هر دو در حال حال نزاع و رقابت بر سر سرمایه های هنری اند. که این به نوبه ی خود نابرابری اجتماعی را باز تولید می کند. چون این خود باعث تولید ثروت می شود. البته امروزه ابزار دوربین بسیار فراگیر شده و مثل پنجاه سال پیش که داشتن دوربین برای افراد تشخّص محسوب می شد نیست.

 

۶) محتوای اجتماعی عکس ها: ایکه عکس به مثابه یک ژانر اجتماعی چه مضامین و پیام هایی داراست.

۷) فرهنگ و جهان اجتماعی عکاسان: ارزش ها، باورها، هنجارها و الگوهای فرهنگی موجود در اجتماع عکاسان

 

۸) عکاسی به مثابه نهاد اجتماعی: سازمان ها و انجمن های عکاسی

۹) مناسبات اجتماعی نهاد عکاسی: مناسبات میان عکس، عکاسی و عکاسان با نهادهای اجتماعی (مانند خانواده و دین)، اقتصادی (نقش عکاسی در بازار و تولید و توزیع ثروت) و سیاسی (رابطه عکاسی و نهادهای قدرت).

 

۱۰) عکاسی به مثابه مسئله اجتماعی: رابطه عکاسی و فرایندهای عمومی اجتماعی مانند جهانی شدن، دموکراسی، مدرنیته، پست مدرنیسم، شهرنشینی، صنعتی شدن، جنبش های اجتماعی مانند فمنیسم، ضدنژادگرایی، محیط زیست گرایی...

۱۱) عکاسی به مثابه اندیشه اجتماعی: مناسبات میان عکاسی نحله های فکری و فلسفی مانند مارکسیسم، نظریه انتقادی، فمنیسم، پسااستعمارگرایی، اسلام...

 

۱۲) مصرف اجتماعی عکس: موقعیت های اجتماعی عکاسی و تماشای عکس، بینندگان و خریداران عکس، روش ها و ابزارهای مصرف عکس..

۱۳) عکاسی به مثابه قدرت: مناسبات قدرت در جهان عکاسی، روابط بین عکاسی و گروه ها و ایدئولوزی های سیاسی، مناسبات بین عکاسی و دولت، تعهد سیاسی در عکاسی ....

 

۱۴) تاریخ اجتماعی عکاسی: توسعه و تحول فنون، کاربردها، مضامین، موقعیت ها و ارزش ها در روند پیدایش و ظهور عکاسی در اوایل قرن نوزدهم تاکنون.

فهرست بالا گستردگی حوزه جامعه شناسی عکاسی و عکس را بخوبی نشان می دهد. اگر بخواهیم تمام این موضوعات را به نحو قانع کننده ای بررسی نماییم باید چندین جلد کتاب بنویسیم. با در نظر گرفتن گستردگی کاربرد دوربین و عکاسی در دنیای امروز، مسلما هر یک از محورهای مذکور می تواند دستور کار مناسبی برای تحقیقات منظم و روشمند جامعه شناختی در هر جامعه از جمله جامعه ایران باشد. با در نظر گرفتن این گستردگی یقینا مجال توضیح همه این ابعاد در اینجا و اکنون وجود ندارد. از اینرو برخی نکات را مختصرا توضیح می دهم.

 

 

● ماهیت اجتماعی عکاسی

 

ماهیت اجتماعی عکاسی اغلب نادیده گرفته می شود. معمولا عکاسی را به صورت فعالیتی فنی و فناورانه تعریف کرده و می گویند عکاسی به فرایند ثبت تصاویر به وسیلهٔ دریافت و ثبت نور بر روی یک سطح حساس به نور، مانند نگاتیو (فیلم) یا سنسور الکترونیکی، گفته می شود. الگوهای نوری بازتابیده شده یا ساطع شده از اشیا بر روی سطح حساس به نور (هالوژن نقره یا سنسور) تاثیر می گذارد و باعث ثبت تصاویر می گردد. عکاسی دارای سه جنبهٔ علمی، صنعتی و هنری است. عکاسی به عنوان یک پدیدهٔ علمی متولد شد و به شکل یک صنعت گسترش یافت و همچنین جنبه های هنری نیز در آن ظهور کرد. آیا به راستی این تعریف و طبقه بندی از عکاسی، می تواند درک درست و همه جانبه ای از عکاسی به ما دهد؟ پرسش های زیادی درباره عکاسی وجود دارد که توضیحات دائره المعارفی مذکور که در ذهن عامه مردم نیز وجود دارد پاسخ گوی آنها نیست. کافی است به ابتدای مقاله نگاهی بیاندازیم و پرسش های مطرح شده را از دیدگاه تعریف دائره المعارفی حاضر بسنجیم.

 

این تلقی فنی در گفتمان عمومی عکاسان نیز رایج است. عباس حاجی پور یکی از عکاسان ایرانی درباره عکاسی می گوید: «عکس و عکاسی با علم شروع شد با صنعت پیشرفت کرد و با هنر تجلی پیدا کرد. به جرأت می توان گفت که عکاسی مانند هنرهای دیگر فقط ذوق و سلیقه و خلاقیت فردی نبود. فرآیند شیمی با حاشیه بندی علم فیزیک شروع شد، تکنیک ها و ابداعات، اختراع شد و این صنعت پیشرفت کرد، سپس متوجه شدند که این شهود که بر صفحه ای سفید نقش می بندد، می تواند دارای پیام و سبک و سیاقی باشد.

 

بنابراین می توان گفت که دو مقوله ی صنعت و هنر از یکدیگر جدا نیستند؛ مخصوصاً در عصری که تکنولوژی عکاسی حضور متغیری دارد. عکاسی آنالوگ به دیجیتال تغییر پیدا کرد، خود عکاسی دیجیتال هر روز در حال تغییر است و سعی می کند که یک سری از دغدغه های عکاسی را در ثبت عکس به کناری بگذارد. شاید آسان کردن و حل کردن مسائل فنی و مسائل تجهیزاتی عکاسی کم شده و عکاس دیگر دغدغه های قبل را مانند فیلم و فرایند چاپ و ظهور را ندارد اما بدون فهم آن هم امکان پذیر نیست. در عکاسی فشار دادن دکمه "شاتر" یا "دکلانشور" یک ابزار و تکنیک هایی را می طلبد تا بتوان عکس را بر صفحه ی حساس ثبت کرد.

 

 

استدلالی که در اینجا وجود دارد این است که در عکاسی به دلیل وجود دوربین نقش عامل انسانی و نتیجتا جامعه و فرهنگ کم رنگ است. یعنی دوربین به نوعی خودش را تا حدودی بر عکاس تحمیل می کند زیرا به تعبیر مک لوهان «رسانه همان پیام است. ظاهرا دخالت عامل انسانی در عکاسی کمتر از نقاشی است. یعنی نقاشی یک اثر صد در صد مجعول است زیرا در نقاشی ابزارهای فنی کمتری واسطه ی انسان و اندیشه او هستند. ولی عکاسی چون دوربین واسطه ی تفکر است ظاهرا تأثیر ارزش ها و ایدئولوژی ها در تولید عکس را محدود تر می کند.

 

علی رغم این موضوع، جامعه، فرهنگ و محیط نقش اساسی در عکس گرفتن دارد. عکس گرفتن صرفا فلش زدن و کار با دوربین نیست. عکاسی یعنی اندیشیدن با دوربین. آن چیزی که این دو را متمایز می کند تفکری است که دوربین را هدایت می کند. پرسش کلیدی در عکاسی این است که چه چیزی اُبژه عکاسی باشد و اینکه اُبژه مان را از چه زاویه ای ببینیم. برای عکاسی کردن، بایستی تفکری مشخص و آگاهانه ما را هدایت کند، اندیشه ای که در پرتو آن بتوانیم چیزها را ببینیم.

پیچیدگی کار عکاسی این است که در باره ی چیزهای عریان بایستی به ابعاد پنهان آن توجه کنیم. درست بر عکس سایر فعالیت های علمی و فکری چیزها که معمولا طی آن درباره ی وجوه پنهان امور می گردیم در عکاسی دنبال وجوه عریان چیزها می گردیم.

 

عکس معروفی هست که بچه آفریقائی از گرسنگی در حال مرگ است. و یک کرکس پشت بچه است. عکاس این عکس، خودکشی می کند. یعنی یک تفکری آنقدر برای او دهشتناک است که موجب خودکشی او می شود.

علاوه بر ایده داشتن برای عکاسی، برای «دیدن عکس» هم ما باید «زبان عکاسی» را بدانیم. برای برخی افراد عادی، عکس های هنری بی مفهوم و نامأنوس است، زیرا زبان عکاسی را نمی دانیم. از اینرو هم برای عکس گرفتن و هم برای فهم عکس، باید ادراک مان را توسعه دهیم. عکاسی بر خلاف ظاهرش که هر کسی می تواند آن را ببیند این گونه نیست.

 

دیدن عکس دشوارتر از عکاسی کردن است. زیراهر عکس از دل یک متن تاریخی بر می خیزد و هر عکاسی به یک گفتمان فکری تعلق دارد. برای فهم عکاسی باید، هر دو مقوله عکس گرفتن و عکس را بشناسیم. البته همه هنرها این گونه است هنرها هم همین است؛ چون فریبنده است. یعنی انسان ها می پندارند همین قدر که در معرض یک موسیقی یا فیلم یا گالری عکس قرار گرفتند، توانایی مصرف هنر را دارند. اما در واقع این گونه نیست. درک اثر هنری زمانی امکان پذیر است که ما رویه های تولید رمزگان در هنر را بشناسیم. فلذا به هر مقدار ما با این رویه های تولید آثار هنری آشنا باشیم امکان ارتباط جدی تر ما با اثر هنری امکان پذیرتر می شود.

 

 

● همگانی شدن عکاسی

 

یکی از چیزهای که عکاسی و عکس گرفتن را برای جامعه شناس مهم می سازد عمومی بودن یا همگانی شدن آن است. از اینرو بهتر است توجه بیشتری به این موضوع داشته باشیم. امروزه عکاسی مانند موسیقی، «مصرفی همگانی» دارد. امروزه هر فردی علاوه بر ساعت مچی، تلفن همراه و همراه آن، دوربینی برای عکس گرفتن و دیدن عکس ها از طریق بلوتوس در اختیار دارد. انسان قرن هیجدهم با در دست داشتن «ساعت» و «کتاب»، نوزدهم با «روزنامه»، بیستم با دوربین عکاسی تجربه منحصر بفردی نسبت به انسان های پیش از خود به دست آورد. هر چیر هنگام همگانی شدن نه تنها ارزش اخلاقی می یابد بلکه قدرت تاثیرگذاری اجتماعی شگرفی کسب می کند. عکس پاره از زندگی روزمره و عمومی انسان قرن بیست و یکم شده است. از اینرو، علوم اجتماعی ناگزیر است آن را ببیند.

 

اندیشیدن همگانی بصری با عکاسی شروع شد اگرچه نقاشی به مثابه اولین فن و ابزار برای بصری شدن را در هزاران سال پیش ابداع کردیم اما فرآیند عمومی اندیشیدن به کمک تصویر با عکاسی شروع شد. بشر برای هزاران سال با واژه ها می اندیشیده است. در تمام طول تاریخ، متن های مکتوب یا گفت و گوهای محاوره که بر واژه یا کلمه استوار هستند، مهمترین ابزار ارتباط و اندیشه برای بشر بوده است. با ابداع عکاسی ما انسان ها این فرصت را یافتیم که علاوه بر واژه ها و کلمات از تصاویر نیز برای اندیشیدن کمک بگیریم.

 

در دوره های نخستین پیدایش «هنر عکاسی» تقریباً دوربین ها در زمینه های اندکی امکان اندیشیدن را فراهم می کردند. در ابتدا برای دهه های طولانی امکان «تولید انبوه» دوربین عکاسی وجود نداشت. از اینرو، هر دوربین ارزش مادی و قیمت بسیار بالایی داشت و صرفا درباریان و طبقات فرادست امکان تهیه آن را داشتند. همچنین دوربین ها از چنان «پیچیدگی فنی» برخوردار بودند که فقط معدودی از انسان ها می توانستند از آنها استفاده کنند. به تدریج با توسعه و تحولات تکنولوژیکی که به وجود آ مد این امکان فراهم شد که دوربین ها همگانی تر و استفاده ی از آن آسانتر شوند؛ به طوری که امروزه اکثریت انسان ها همواره در تمام لحظه ها می توانند مصرف کننده یاتولید کننده عکس باشند. بخصوص موبایل یا تلفن همراه نقش مهمی در همگانی شدن عکاسی ایفا نمود. امروزه موبایل ها این امکان را فراهم کردند که همه مردم بتوانند تولید کننده ی عکس باشند نه فقط مصرف کننده ی آن.

 

 

پیش از آنکه اینترنت شکل بگیرد ابتدا روزنامه ها در نیمه دوم قرن نوزدهم و بعد تلویزیون در نیمه قرن بیستم، این امکان را فراهم کردند که در تاریخ فرهنگ بشر انقلابی به نام «بصری شدن» بوجود آید. در این انقلاب به تدریج در حال جایگزینی یک رژیم معرفتی جدید هستیم که طیّ آن به جای واژگان داریم عادت می کنیم با تصویرها بیندیشیم. دوربین های عکاسی توانستند این امکان را برای ما فراهم کنند که دوربین های فیلم برداری به وجود بیاید و از طریق آن هنر سینما و فیلم برداری شکل می گیرد و از طریق همان، تلویزیون ها به وجود می آیند.

 

بدین ترتیب بشر قادر می شود که دنیا را به کمک تصویرها، توصیف کند. بعد از طریق فرآیند توصیف بصری، درباره ی جهان پیرامون خود می اندیشد. از این رو تأثیر عکاسی در زندگی اجتماعی ما به عنوان فرآیندی که از طریق آن می اندیشیم به مراتب بیش از بسیاری از تکنولوژی های دیگر مانند اتومبیل، هواپیما ، پیشرفت های علمی ، پزشکی است.

 

بصری شدن انقلابی عظیم در کل علوم دانشگاهی ایجاد است. اجازه دهید رشته تاریخ را مثال بزنم. امروزه بصری شدن مسیر تاریخ نویسی را از نظر معرفت شناختی دگرگون کرده است زیرا تا امروز مورخان به کمک واژه ها حوادث تاریخی را توصیف و تبیین می کردند. از این رو، مورخ بیشتر «نگاه تک بعدی» و «خطی» به حوادث تاریخی داشت. اما با توسعه استفاده از عکس و تصویر در «بررسی های تاریخی»، اکنون مورخ می تواند به کمک عکس ها، فیلم ها و تصاویر، با «نگاه چند بعدی» و غیر خطی حوادث و وقایع را بازنمابی کند.

 

در «متن های تاریخی مصور» اکنون علاوه بر توضیحات و توصیفات مورخ، هر حادثه ای به کمک تصاویر دارای مکان و زمان است و انسان های مختلفی در این تصاویر هستند. بخاطر دارم در کتاب های درسی تاریخ مدرسه ما، عکسی را می دیدیم که انقلابیون مشروطه خواه در حال ورود به تهران هستند. در اینگونه اسناد تاریخی ما علاوه بر متن، «فرا متن» یا بستر حادثه را نیز مشاهده و لمس می کنیم. امروزه تاریخ فقط در کتابها و متون مکتوب، محدود نمیشوند. فیلم ها، تصاویر و عکس های تاریخی امروزه اهمیتی اگر بیشتر از متن های تاریخی نداشته باشند، ارزش کمتری ندارند. اگر کتاب های تاریخی امروز را با دو قرن پیش مقایسه کنیم، می فهمیم که این متون انباشته از عکس های تاریخی هستند. کتاب «مروج و الذهب» اثر ابوالحسن مسعودی در قرن چهارم، تاریخ بیهقی، تاریخ بلعمی، طبری یا آثار تاریخ نگاران غربی قدیم، هیچ کدام مصور نیستند. تا یک قرن پیش روال متون تاریخی همین گونه بود.

 

 

● پیامدهای اجتماعی عکس گرفتن

 

عکس و عکاسی نه تنها در شیوه روایت و بازنمایی تاریخ تاثیر شگرف نهاده است بلکه خود کنش عکاسی موجب رخ دادهای مهم تاریخی شده است. عکس همواره یکی از رسانه های مهم بازنمایی روابط قدرت در عصر مدرن بوده است. در اینجا دو مثال تاریخی جالب و مهم در این زمینه وجود دارد.

 

در اول فوریه ۱۹۶۸ روزنامه های آمریکا عکسی را منتشر کردند که نشان می داد رئیس پلیس شهر سایگون در ویتنام جنوبی در وسط خیابان مغز پسرنوجوان دست بسته ویت کنگی را با تپانچه هدف قرار داده است. این نوجوان توسط ماموران دستگیر شده بود و نزد رئیس پلیس که در خیابان بود آورده بودند تا بگویند اعتراف نمی کند و کسب تکلیف کنند. رئیس پلیس که درجه سرهنگی داشت به این صورت او را کشت. این عکس خشم عمومی را در سراسر آمریکا بر ضد حاکمان ویتنام جنوبی بر انگیخت و صدای اعتراض آمریکائیان را که چرا دولتشان از چنین مقامهایی حمایت می کند بلند کرد و تظاهرات ضد جنگ ویتنام شدت یافت. این عکس چنان در افکار عمومی تاثیر گذارد که بعد از سقوط سایگون مردم آمریکا جشن گرفتند.

 

 

حال به مثالی دیگر توجه کنید. بانو«رٌزا لی پارکز» یکی از محبوب ترین چهره های امروز جهان است. او در چهارم فوریه ۱۹۱۳ در خانواده سیاهپوست فقیری در « تاسکجی » ایالت جنوبی آلاباما آمریکا به دنیا آمد. پدرش نجار و مادرش آموزگار بود .او در محیط پر تبعیض و خشونت بار علیه سیاهان که رنگ پوست ملاک برتری انسان بود زندگی می کرد.. تبیعض نژادی در سراسر آمریکا بخصوص ایالت آلاباما چنان وحشیانه بود که حتی بعد از پیروزی «جنبش سیاهان»، دکتر مارتین لوتر کینگ، رهبر جنبش، در سخنرانی مشهور خود در ۲۸ آگوست ۱۹۶۳ گفت:

 

امروز من یک آرزو دارم. آرزو دارم که روزی در ایالت آلاباما، با آن نژاد پرستان شرور و خبیث و آن فرماندارش که از لبانش کلمات تبعیض آمیز می چکد، پسرها و دخترهای کوچولوی سیاه بتوانند دست به دست پسرها و دخترهای سفید داده و با همدیگر مثل برادر و خواهر قدم بزنند.

 

 

یکی از نشانه های فاحش تبعیض نژادی، ممنوعیت ورود سیاهان از در جلو اتوبوس و نشستن در صندلی های ردیف جلو بود. حتی در صورت ورود سفید پوست به اتوبوس و نبود صندلی، سیاهان می بایست طبق قانون صندلی خود را ترک می کردند. اول دسامبر ۱۹۵۵ "رُزا لی پارکز" عازم محل کار خود به یک کارگاه لباس دوزی در شهر "مونتگمری" بود. او شجاعانه از در جلو اتوبوس وارد شد و بر روی صندلی ردیف جلو نشست. راننده خشمگینانه به او اعتراض کرد. رُزا به اعتراض راننده توجه نکرد و از جای خود تکان نخورد.

 

راننده اتوبوس را متوقف ساخت و به پلیس تلفن کرد، زیرا که نشستن سیاهپوستان روی صندلیهای ردیفهای جلو اتوبوس در آن ایالت جریمه نقدی داشت. تا آمدن پلیس، بسیاری از مسافران اتوبوس که برای رسیدن به محل کار عجله داشتند پیاده شدند. یکی از آنان به روزنامه شهر تلفن کرد و عکاسی از این صحنه عکس گرفت. پلیس رُزا را به دادگاه برد و جریمه شد. روزنامه نگار سیاهپوست شجاعی از رفتار راننده و نشستن مظلومانه رُزا در اتوبوس عکس هایی تهیه و به سراسر جهان مخابره کرد. انتشار عکس و گزارش کار او و اظهارات رُزا دربازجویی پلیس در روزنامه های جهان حمایت جهانی برای تصویب "حقوق مدنی" در کنگره آمریکا را بدنبال آورد. امروز آمریکایی ها سالروز تولد رُزا را جشن می گیرند و نام او پاره ای از تاریخ جنبش مدنی آمریکا شده است.

 

 

 

گردآوری:پرتال فرهنگی اجتماعی پرشین پرشیا

 


:: موضوعات مرتبط: جامعه شناسی عکاسی، ،
:: برچسب‌ها: جامعه شناسی عکاسی,
.:: ::.
عناوین آخرین مطالب بلاگ من



.:: Design By :